قبل از انقلاب چند روزی در حجره اش مهمان بودیم .
تعطیلی درسها بود و حجره فقط در اختیار ما.
بعضی روزها بما سر میزد و باهم بجاهای دیدنی و زیارتی میرفتیم.
یک روز به یک زورخانه رفتیم.
وارد که شدیم ,دیدیم نیست!
چند لحظه بعد, " سید علی " , با لباس زورخانه وارد گود شده بود و ورزش میکرد,ورزش باستانی!
_______________________________________
قسمت دهم
این قسمت : سید آشیخ
مبلس شدن خیلے دردسر داشت.توے ڪوچه و بازار ،هر وقت ما را میدیدند میگفتند : « آشیخ آمد ... آشیخ رفت ... آشیخ نشست» و از این قبیل متلڪها .مثلا وقتے میرفتیم تلگراف خانه ،اگر پول خرد میدادیم یڪ جور حرف داشت و اگر پول درشت در مے آوردیم یڪ جور متلڪ میشنیدم.
تازه در مشهد به ما عزت میگذاشتند و هر وقت مارا میدیدند ، میگفتند : « سید آشیخ ! »
نهی از حضور در مجلسی که آیات الهی در آن مسخره میشود :
این آیه یک حکم کلی را بیان میکند.و آن ممنوعیت حضور در مجلسی است که آیات و نشانه های خدا در آن مجلس مسخره میشود. در روایات اهل بیت علیه السلام ، مواردی خاص ،مصداق چنین مجلسهایی ذکر شده است.
در روایاتی از پیامبر (ص) نقل شده است : " هر کسی بخدا و آخرت ایمان دارد ، نباید در مجلسی بنشیند که در آن به امامی دشنام داده میشود یا غیبت مسلمانی در آن میشود ؛ زیرا خداوند در کتابش فرموده :" هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا میکند ، از آنها روی برگردان تا بسخن دیگری بپردازند" .
تفسیر المیزان .جلد 7 .ص 144 و 157
نکاتی درمورد آیه 69 سوره انعام :
استثنای نهی آیه قبل :
از امام باقر (ع) نقل شده چون آیه پیش نازل شده جمعی از مسلمانان گفتند : اگر بخواهیم در همه جا به این دستور عمل کنیم دیگر نباید به مسجدالحرام برویم زیرا کافران در گوشه و کنار مجلس پراکنده اند و درباره آیات الهی سخنان باطلی میگویند و ممکن است سخنان آنها بگوش ما برسد.در این موقع این آیه نازل شد و به مسلمانان دستور داد که در اینگونه مواقع آنها را نصیحت کنند و تا آنجا که قدرت دارند به ارشاد و راهنمایی آنان بپردازند. ذکر شان نزول برای این آیه ، منافاتی با نازل شدن تمام سوره باهم _ چنانکه در روایات وارد شده _ ندراد ؛ زیرا ممکن است حوادث متعددی در زندگانی مسلمانان رخ دهد ، سپس سوره ای یکجا نازل شود و آیاتی از آن ناظر به قسمتی از آن حوادث باشد.
همچنین باید توجه داشت که تنها کسانی میتوانند از استثنای این آیه استفاده کنند که طبق تعبیر آیه دارای مقام تقوا و پرهیزگاری باشند و نه تنها تحت تاثیر آنها واقع نشوند بلکه بتوانند با تذکر و ارشاد ، بر اهل مجلس تاثیر بگذارند.
خردمند ڪسے است ڪه دین ، روش زندگے او و حلم ،طبیعت او و اندیشیدن، روش اوست.اگر از او بپرسند ،پاسخ میدهد و اگر سخن بگوید، درست میگوید و اگر بشنود ، درڪ میڪند و اگر حدیث ڪند ، راست میگوید و اگر ڪسے به او اطمینان ڪند ، وفا نشان میدهد .
و اما نادان ڪسے است ڪه اگر نڪته خوب به او یادآورے شود غفلت میڪند و اگر از ڪار خوبے برگردانیده شود برمیگردد و اگر به نادانے وادار شود ، نادانے میڪند و اگر حدیث ڪند دروغ میگوید ، نمیفهمد و اگر به او فهمانیده شود ،باز نمے فهمد.
و اما فاسق ڪسے است ڪه اگر او را امین خود قرار بدهے تو را خیانت میڪند و اگر با او مصاحبت ڪنے به تو ایراد میگیرد و اگر به او اطمینان ڪنے تو را خیرخواهے نمیڪند.
در شان نزول این آیه و آیه قبل و بعد ، روایات متعددے نقل شده ڪه باهم شباهت زیادے دارند ؛ از جمله اینڪه جمعے از قریش ، از ڪنار مجلس پیامبر (ص) میگذشتند ؛ در حالیڪه صهیب ، خباب ، بلال و عمار و مسلمانان ڪم بضاعتے مانند آنها در خدمت پیامبر (ص) بودند . آنها با مشاهده این صحنه تعجب ڪردند و گفتند : اے محمد ، آیا از میان مردم بهمین افراد رضایت داده اے ؟! اینها هستند ڪه خداوند از میان ما انتخاب ڪرده ؟! ما پیرو اینها باشیم؟ هرچه زودتر آنها را از اطراف خود دور ڪن ؛ شاید ما به تو نزدیڪ شویم و از تو پیروے ڪنیم. این آیه نازل شد و این پیشنهاد را رد ڪرد. یڪے از نشانه هاے عظمت اسلام و قرآن و مڪتب انبیا این است ڪه با سرسختے هرچه بیشتر در برابر این گونه پیشنهادها مقاومت ڪردند و در جوامعے ڪه اختلاف طبقاتے ، مسئله اے همیشگے شمرده میشد ، به ڪوبیدن این امتیاز موهوم پرداختند تا معلوم شود افراد پاڪدل و باایمان و هوشمندے همچون سلمان و ابوذر و صهیب و خباب و بلال بخاطر نداشتن مال و ثروت ، ڪمترین نقصے ندارند و ثروتمندان بے مغز و ڪوردل و خودخواه و متڪبر بخاطر ثروتشان نمیتوانند از امتیازات اجتماعے و معنوے برخورد گردند.
دو مرد وارد مسجد شدند، یکی از آنها عابد بود و دیگری گنهکار
وقتی که از مسجد بیرون آمدند،
مرد گنهکار، مؤمن راستین بیرون آمد
ولی مرد عابد، فاسق و گنهکار بیرون آمد
از این رو که عابد وقتی وارد مسجد شد، به عبادت خود می بالید و در اندیشه خود به عبادتش مغرور بود، ولی گنهکار در فکر پشیمانی از گناه و طلب آمرزش گناهانش از خدا بود.
خداوند به حضرت داود (ع) خطاب کرد:
(بشر المذنبین و انذر الصدیقین)
[گناهکاران را مژده بده و درستکاران راستگو را بترسان]
حضرت داود (ع) عرض کرد:
چگونه گناهکاران را مژده بدهم و درستکاران را بترسانم⁉️
خداوند فرمود:
به گناهکاران مژده بده که من پذیرای توبه و بخشنده گناه هستم و درستکاران را بترسان که به اعمال خود، مغرور و خودبین نشوند.
☑️ زیرا بنده ای نیست که او را به پای حسابرسی بکشم، مگر اینکه بر اثر ناخالصی های عبادتش به هلاکت بیفتد
«ملا فتحاللَّه كاشانى» در تفسير منهج الصادقين، و «آيت اللَّه كلباسى» در
كتاب انيس الليل نقل كرده اند:
در زمان «مالك دينار» جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت.
مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهيز نكردند، بلكه در مكان پستى و
محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
شبانه در عالم رؤيا از جانب حق تعالى به مالك دينار گفتند: بدن بنده ما را بردار
و پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت: او از
گروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسيله مقرّب درگاه احديّت شد؟
جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گريان گفت: يا مَنْ لَهُ الدُّنيا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَيْسَ لَهُ الدُّنيا وَ الآخرَةُ. اى كه دنيا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنيا دارد نه آخرت.
مالك،كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكرديم؟ و
كدام حاجتمند به پيشگاه ما ناليد كه حاجتش را برنياورديم؟»
صهیونیسم مسیحے واژه اے است ڪه براے شاخه افراطے پروتستانهاے آمریڪایے بڪار میرود . این گروه به جهت حمایت از اسرائیل ،بدین نام مشهور شده اند. و اما مسیحیت به سه شاخه ڪاملا جدا و مخالف یڪدیگر یعنے ڪلیساے ڪاتولیڪ روم ، ارتدڪس و پروتستان تقسیم شده است. این سه ڪلیسا در اعتقادات دینے و مراسم عبادے ڪاملا از هم جدایند و مانند سه دین مختلف عمل میڪنند و حتے انجیل ڪلیساے پروتستان با انجیل ڪلیساے ڪاتولیڪ تفاوت زیادے دارد. یڪے از ویژگیهاے ڪلیساے پروتستان رابطه بسیار نزدیڪ آنها با دولتهاے اروپایے میباشد و این دولتها بریا ترویج مسیحیت پروتستان از مبلغان خود در ڪشورهاے جهان سوم حمایتهاے گسترده مالے ، تبلیغاتے سیاسے میڪنند؛ بعنوان مثال در انگلیس ، دولت و ڪلیساے پروتستان از هم جدا نیست و ملڪه انگلیس در راس دولت و ڪلیسا قرار دارد.
در یڪ قرن گذشته جریان جدیدے ڪه در بین پروتستان ها فوق العاده قدرتمند شده است،مڪتب نوظهور « مبلغان انجیل » میباشد.قبل از جنگ جهانے دوم این مڪتب نوظهور به بنیادگرایے معروف و شعار آنها بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با تحول فرهنگے بود و هدف آنها بوجود آوردن حڪومت در آمریڪا بر مبناے بنیادهاے انجیل میباشد. بعد از جنگ جهانے دوم ،بنیادگرایان آمریڪایے خود را مبلغان انجیل معرفے ڪردند و با استفاده گسترده از وسایل ارتباطات جمعے توانستند در جامعه آمریڪا نفوذ فراوانے بدست آورند و اڪنون این جریان قدرتمندرین و فعالترین تشڪیلات دینے در آمریڪا محسوب میشود و در مراڪز سیاسے این ڪشور نفوذ زیادے دارند.
مفسران در ذیل این جمله از آیه ڪه میفرماید « و من از غیب آگاه نیستم » ، گفته اند معناے آیه این است ڪه پیامبر(ص) به خودے خود و مستقلا علم غیب ندارد؛ یعنے اینگونه نیست ڪه ایشان بطور ذاتے مجهز به نیرویے باشد ڪه مطالبے ڪه مطالبے را بداند ڪه معمولا از دیگران پوشیده است. همین آیه اما میفرماید ڪه بر پیامبر(ص) وحے میشده و روشن است ڪه ایشان بوسیله ے وحے از غیب آگاه بوده است؛ چنانڪه در آیات 26 و 27 سوره ے جن میفرماید : « داناے غیب خداست وهیچڪس را بر اسرار غیبتش آگاه نمیسازد ،مگر پیامبرانے ڪه آنان را برگزیده است.» پس هیچ مخلوقے از جمله پیامبر(ص) بخودے خود علم غیب ندارد؛ اما به خواست خدا و از طریق وحے یا طریق دیگرے ڪه خدا بخواهد ،ممڪن است از بخشے از غیب آگاه گردد.
همه ما را ازچوب خداترساندند
ولی یکی به بوسه ی خــــدا
امیدوارمان نکرد درحالیکه
خداوند کلامش راهمیشه
با الرحمن و الرحیــــم
آغاز می کند؛ بــارش
بوسه های بی منت ❤️ خـدا ❤️ را برای
واقف بودن به اینکه هر چه داریم از رحمت خداست...
وهرچه نداریم ازحکمت خدا...
احساس خوشبختی یعنی همین!
خوشبختی رسیدن به خواسته ها نیست،
بلکه لذت بردن از داشته هاست.
در پایان این آیه، خداوند جمله ے " الحمدلله رب العالمین " را میگوید و این نشانه ے اینست ڪه قطع ریشه ظلم و فساد و نابود شدن نسل ستمگران بقدرے اهمیت دارد ڪه جاے شڪر و سپاس دارد .
در حدیثے از امام صادق (ع) میخوانیم ڪه فرمود:" هرڪس بقاے ستمگران را دوست بدارد، همانا دوست دارد ڪه معصیت خدا بشود .خداوند تبارڪ و تعالے در برابر نابود ساختن ظالمان، خود را ستایش ڪرده است و فرموده : دنباله ے ( زندگے ) گروهے ڪه ستم ڪرده بودند قطع شد و سپاس ، مخصوص خداوند ،پروردگار جهانیان است."
یڪے از مصداقهاے این آیه در دنیاے ڪنونے ما بوضوح آشڪار است . از نسل نمرودیان و فرعونیان و ابوجهل و ابوسفیان و معاویه و یزید و دشمنان اهل بیت (ع) دیگر خبرے نیست. اما دودمان اهل بیت (ع) _ با همه مظلومیتشان _ درسراسر ممالڪ اسلامے وجود دارند و روز به روز بر شمار آنها افزوده میگردد.
امم ، جمع امت و امت به معناے جمعیت و گروهیست ڪه قدر مشترڪے دارند.مثلا دین یا زبان واحد،صفات یا ڪارهاے واحدے دارند. این آیه میفرماید ڪه هریڪ از انواع حیوانات و پرندگان براے خود امتے همانند انسانها هستند ؛ اما اینڪه این همانندے و شباهت در چه جهت است در میان مفسران گفتگوست.از آیات دیگر قرآن و روایات اهل بیت استفاده میشود ڪه منظور، شباهت آنها با انسان از نظر درڪ و فهم و شعور است؛ یعنے آنها نیز در عالم خود داراے علم و شعور و ادراڪ هستند ، خدا را میشناسند و به اندازه توانایے خود، او را تسبیح و تقدیس میڪنند؛ اگر چه فهم آنها در سطح پایینتر از فڪر و فهم انسانهاست.انتهاے همین آیه نیز این نظر را تایید میڪند و میفرماید:
" سپس همگے بسوے پروردگارشان محشور میشوند "
یعنے حیوانات نیز رستاخیز دارند.شڪ نیست ڪه نخستین شرط حساب و جزا ، عقل و شعور و بدنبال آن تڪلیف و مسئولیت است. طرفداران این عقیده میگویند مدارڪے در دست است ڪه نشان میدهد حیوانات نیز به اندازه خود داراے درڪ و فهم اند.از جمله زندگے بسیارے از حیوانات، آمیخته با نظام زیبا و شگفت انگیزے است ڪه روشنگر سطح عالے فهم و شعور آنهاست.زندگے پیچیده و تمدن شگفت انگیز مورچه ها ، زنبورها ، پرندگان و بسیارے از حیواناتے دیگر، موید این مطلب است. علاقه اے ڪه بسیارے از حیوانات به صاحب خود پیدا میڪنند و وفاے آنها به صاحبشان، شاهد دیگر براے این موضوع است. مسلم است ڪه تمام این امور را نمیتوان ناشے از غریزه دانست؛ زیرا غریزه معمولا سرچشمه ڪارهاے یڪنواخت و مستمر است امااعمالے ڪه در شرایط خاصے انجام شود ڪه پیش بینے شدنے نیست و معمولا عڪس العملے است، به فهم و شعور شبیه تر است تا به غریزه .از همه اینها گذشته در آیات متعددے از قرآن،مطالبے دیده میشود ڪه دلیل محڪمے براے فهم و شعور بعضے از حیوانات محسوب میشود.داستان فرارڪردن مورچگان از برابر لشڪر سلیمان و داستان آمدن هدهد و منطقه " سبع و یمن " و آوردن خبرهاے هیجان انگیز براے سلیمان شاهد این مدعاست. در روایات اسلامے نیز احادیث متعددے در زمینه رستاخیز حیوانات دیده میشود. از جمله ، از ابوذر نقل شده است ڪه میگوید:
" ما خدمت پیامبر (ص) بودیم ڪه پیش روے ما دو بز به یڪدیگر شاخ زدند. پیغمبر (ص) : " میدانید چرا اینها به یڪدیگر شاخ زدند؟! "
حاضران عرض ڪردند: نه !
پیامبر فرمود :" ولے خدا میداند چرا و بزودے در میان آنها داورے خواهد ڪرد."
سوال مهمے ڪه در اینجا پیش مے آید این است ڪه آیا حیوانات نیز مانند انسانها تڪلیف دارند؛ با اینڪه یڪے از شرایط مسلط تڪلیف عقل است.و از این جهت، ڪودڪ یا شخص دیوانه از دایره تڪلیف بیرون است؟!
در پاسخ این سوال باید گفت ڪه تڪلیف مراحلے دارد.و هر مرحله، ادراڪ و عقلے متناسب با خود میخواهد.تڪالیفے ڪه در اسلام براے یڪ انسان وجود دارد ، بقدرے است ڪه بدون داشتن یڪ سطح عالے از عقل و درڪ ، انجام آنها ممڪن نیست و ما هرگز نمیتوانیم چنین تڪالیفے را براے حیوانات بپذیریم.زیرا شرط آن بر آنها وجود ندارد.مرحله ساده و پایینترے از تڪلیف اما تصور میشود ڪه مختصر فهم و شعورے براے آنها ڪافیست.و ما نمیتوانیم وجود چنین فهم و شعور و چنین تڪلیفے را بطور ڪلے درباره حیوانات انڪار ڪنیم؛ چنانڪه از دیوانگان و ڪودڪان نیز در حد خودشان انتظاراتے هرچند ابتدایے میرود ڪه اگر از آن سرپیچے ڪنند مواخذه میشوند.
استادم سيدعلي قاضي را در خواب ديدم
به او گفتم چه چيزي حسرت شما در دنياست كه انجام نداده ايد.
ايشان فرمودند: حسرت ميخورم كه چرا در دنيا فقط روزي يك مرتبه زيارت عاشورا ميخواندم.
وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند.
شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟
امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان.
آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم.
امام صادق فرمود:
مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟
يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن.
زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.
دلیل اینکه برخی زوجین به والدین همسرشان احترام نمیگذارند چیست⁉️
* بر اساس گفته های استاد " کَمَن "
↩️ اگر همسرتان به والدین شما احترام نمیگذارند به این دلیل است که خودتان به والدین خودتان احترام نمیگذارید.
حتم داشته باش اگر خودت به پدر و مادرت احترام بگذاری, همسرت نیز به آنها احترام خواهد گذاشت....
چشم انتظار:
رفتاری که از دیگران میبینیم , نتیجه رفتار خود ماست.مراقب رفتارمان باشیم.
اگر همراه با غذا آب بنوشیم و حجم آن هم زیاد باشد
این آب با غذا مخلوط میشود و باعث سرد شدن غذا داخل معده میشود
و از آنجا که هضم انسان نیاز به حرارت دارد، عمل هضم مختل میشود
❤️ مغبون كسى است كه ساعت به ساعت از عمرش مى گذرد و او هيچ استفاده اى نمى كند و زيان مى كند .
عمر خود را به دور هم نشستن و گفتن حرف هاى متفرقه مى گذارند . اگر طلبه است ، مباحثه نمى كند ، اگر غير طلبه است ، عمرش را ضايع مى كند . چه قدر در شبانه روز ساعت هاى عمر ما از بين مى رود.
❤️ يكـ روز ( حاج ميرزا على محدث زاده ) در شبستان راجع به زيان عمر صحبت مى كردند و مى گفتند كه خيلى از عمرهاى ما تلف مى شود ،ايشان فرمودند: يكى از اروپاييان كتابى نوشته كه ترجمه نام آن كتاب به زبان فارسى مى شود : ( يكـ دقيـقه قبل از غذا ) بعد در توضيح اينكه چرا نام اين كتاب را گذاشته "يكـ دقيـقه قبل از غـذا " گفته : من مى خواستم كتابى بنويسم ، ولى با اين حال وقت نداشتم و تمامى شب و روزم مستغرق بودم. روزى به طور ناگهانى به ذهنم رسيد كه من زمانى كه سر سفره مى نشينم تا وقتى كه همسرم غذا را بياورد ، يكـ دقيقه بيكار هستم ، خوب است كه در همين يكـ دقيقه دو سه خط كتاب را بنويسم . بعد از آن روزى دو سه خط از كتابم را نوشتم و تمام شد.
ببينيد اين اروپايى حتى از يكـ دقيقه عمرش هم استفاده كرده و كتابى نوشته است .حالا ما چه طور عمرمان را تلف مى كنيم . ما نمى توانيم اين كارها را بكنيم؟ نمى توانيم يكـ حديث پاكنويس كنيم ؟ تا سفره انداخته مى شود يكـ حديث براى خواهر يا برادرمان بگوييم ؟ يكـ مسئله شرعى يادشان بدهيم ؟ حمد و سوره ى خواهرمان را بپرسين ؟ كارى كنيم كه عمرمان تلف نشود ؟
آقا اصلا دین رو میذاریم کنار
بیا اصلا قرآن رو میذاریم کنار
حجاب یه مساله عقلیه هر عقل سالمی میتونه قبول کنه به یه خانم بگو حاضری شوهرت 99% عشقش مال تو باشه 1% واسه یه زن دیگه؟!
کسی هست بگه حاضرم؟!
پس همونطور که دوست داری شوهرت عشقش مال تو باشه، جوری از خونه بیرون نرو عشق شوهر مردمو بدزدی
یه جور لباس نپوش آرایش نکن که 1% عشق یه مردو مال خودت کنی، زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از آن هویدا باشد
تشبیه زندگے دنیا به بازے و سرگرمے از این نظر است ڪه بازیها و سرگرمیها معمولا ڪارهاے توخالے و بے اساسے هستند ڪه از متن زندگے حقیقے دورند.نه آنها ڪه در بازے پیروز میشوند و نه آنها ڪه شڪست میخورند ، حقیقتا پیروز یا مغلوب نیستند زیرا پس از بازے همه چیز به جاے خود بازمیگردند . بسیاردیده میشود ڪه ڪودڪان دور هم مینشینند و بازے را شروع میڪنند و یڪے را امیر و دیگرے را وزیر میڪنند ؛ اما ساعتے نمیگذرد ڪه نه خبرے از امیر است ونه از وزیر یا در نمایش نامه هایے ڪه بمنظور سرگرمے اجرا میشود، صحنه هایے از جنگ و عشق و عداوت مجسم میگردد؛ اما پس از ساعتے ، از هیچڪدام خبرے نیست . دنیا به نمایش نامه اے میماند ڪه بازیگران آن مردم این جهانند و گاه این بازے ڪودڪانه حتے عاقلان را به خود مشغول میڪند ؛ اما چه زود پایان این سرگرمے و نمایش اعلام میگردد.روشن است ڪه هدف از این آیات مبارزه با وابستگے و دلبستگے به مظاهر جهان مادے و فراموش ڪردن مقصد نهایے آن است.وگرنه آنها ڪه دنیا را وسیله اے براے سعادت خود قرار دادند جویندگان آخرتند و نه دنیا.
حکایتی زیبا و تاثیر گذار که " استاد انصاریان " در اخرین شب قدر بیان فرمودند...
روزی حضرت موسی (ع)روبه درگاه ملکوتی خداوند کرد واز درگاهش درخواست نمود بارالها می خواهمبدترین بندهات را ببینم
ندا آمد که صبح زود به در ورودی شهر برو اولین کسی که از شهر خارج شد او بدترین بنده ی من است .
حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت ، پدری با فرزندش اولین کسانی بودندکه از در شهر خارج شدند.
حضرت موسی گفت:این بیچاره خبر ندارد که بدترین خلق خداست ، پس از بازگشت رو به درگاه خدا کرد وپس از سپاس ازخدا به خاطر اجابت خواسته اش عرضه داشت:بار الها حال می خواهم بهترین بنده ات راببینم.
ندا آمد:آخر شب به در ورودی شهر برو وآخرین نفری که وارد شهر شد بهترین بنده ی من است.
هنگام شب موسی (ع) به در ورودی شهر رفت ودید آخرین نفر همان پدر با فرزند ش است ! رو به درگاه خدا کرد وگفت:خداونداچگونه ممکن است بدترین وبهترین بنده ات یک نفر باشد.
ندا آمد ای موسی این بنده که هنگام صبح از در ورودی شهر خارج شد بدترین بنده من بود ، اما هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم اطراف شهر افتاد از پدرش پرسیدبابا ! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟
پدر پاسخ داد:آسمانها
فرزند پرسید: بزرگتر از آسمانها چیست؟
پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد ،اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم گناهان پدرت از آسمانها نیز بزرگتر است.
فرزند پرسید:بزرگتر از گناهان تو چیست ؟
پدرکه دیگر طاقتش تمام شده بودبه ناگاه بغضش ترکید وگفت : عزیزم مهربانی وبخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست بزرگتر است.
اگر دوزخیان بدنیا باز گردند ، باز هم راه دوزخ را پیش میگیرند .مفسران در توضیح این جمله از آیه ڪه میفرماید " و اگر ( بدنیا ) بازگردانده شوند ، بهمان اعمال ڪه نهے شده اند ، بازمیگردند " گفته اند ڪه این جمله تاثیر صفات زشت و رذایلے را نشان میدهد ڪه در دنیا در وجود آنها ریشه ڪرده است.آنچه آنها را وادار میڪند ڪه آرزو ڪنند به دار دنیا بازگردند و به نشانه هاے خدا ایمان بیاورند و در گروه مومنان داخل شوند،آشڪار شدن حقے است ڪه آنرا رها ڪرده بودند و اینڪ آن حق با تمام تبعات آن ، یعنے عذاب روز قیامت،ظاهر شده و این از مقتضیات جهان آخرت است ڪه حقایق غیبے و معنوے در آن بصورتے آشڪار جلوه میڪند.اگر اما آنان بدنیا بازگردند دوباره قوانین دنیا بر آنها حاڪم میشود ؛یعنے بر عالم غیب پرده ڪشیده میشود و آنها به اختیار به آزادے عملشان بازمیگردند و در حال این اختیار ، هواے نفس و وسوسه شیطان و خوے حیوانیت و تفڪر و سرڪشے وجود دارد.پس آنها دوباره بشرڪ گذشته و دشمنے بازمیگردند. در واقع اگر دوباره بدنیا بازگردند، همان عواملے ڪه آنها را در دنیا به مخالفت با حق و تڪذیب نشانه هاے خداوند واداشته بود ، آنها را به مخالفت و سرڪشے واخواهد داشت.و حڪم دنیاے پیشین با دنیاے فرضے آینده، هیچ تفاوتے نخواهد داشت.
از ظاهر جمله ے " بدالهم " " براے آنها آشڪار شد " چنین استفاده میشود ڪه آنها یڪ سلسله از حقایق را نه تنها از مردم بلڪه از خود نیز مخفے میڪردند. ڪه در عرصه قیامت بر آنها آشڪار میشود.و جاے تعجب نیست ڪه انسان، حقیقتے را حتے از خود ڪتمان ڪند و بر وجدان و فطرت خویش سرپوش بگذارد.تا به آرامش ڪاذبے دست یابد . فریب وجدان و مخفے ڪردن حقایق از خویش ، از مسائل سزاوار ملاحظه اے است ڪه در بحثهاے مربوط به فعالیتهاے وجدان مورد دقت قرار گرفته است . براے مثال بسیارے از افراد هوس ران را میبینیم ڪه متوجه زیان شدید اعمال هوس آلود خود شده اند اما براے اینڪه با خیال راحت اعمال خویش را ادامه دهند ، سعے میڪنند به نوعے این آگاهے را حتے از خود پنهان ڪنند.
✿
مقام معظم رهبری:
اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم،رییس فضای مجازی کشور میشدم!
رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست،
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ،میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را
به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند ،برسانید!
این فرصت فوق العاده ای است؛
مبادا این فرصت را ضایع کنید !
اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد!
1391/7/20
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
مشکل کارهای ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم،جز خدا"شهیدابراهیم هادی"
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
شهادت تیر و ترکش نیست؛آنروز که خدا را باهمه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم،شــــــهـــیــــد شده ایم
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
در زمین عشـــقـــی نیست که زمینت نزند،آســمــــان را دریاب
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
تنها و تنها خــــــداست که می ماند